رمان پروانه ای برای شمع تو



مرده : ت...تهیونگـ
ته : خودمم عمری داری
مرده : ببخشید آقای کیم معذرت می‌خوام...روی زمین میشینه و بهش تعظیم می‌کنه
ته : بلند شو نمی‌خوام پلشت هوایی مث تو به پام بیوفتن
مرده : ببخشید
ته : گمشو
مرده : چشم قربان...رف
ته : حالت خوبه
آت : مرسی...گریه
ته : گریه نکنید لطفاً
آت : واقعا ازتون ممنونم نمی‌دونم چجوری از دلتون در بیارم...
ته : احتیاجی به این کار نیس...فقط اینجا کار نکن
آت : نمیتونم...باید خرج و مخارج زندگیم رو تامین کنم
ته : برو حاضر شو با من بیا من. بهت کار میدم
آت : چ..چی
ته : بدووو
آت : چشم...اشکاشو پاک میکنن
دیدگاه ها (۷)

رمان پروانه ای برا شمع تو

رمان پروانه ای برای شمع تو

رمان پروانه ای برا شمع تو

چند پارتی پروانه ای برای شمع تو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط